- موضوع خبر : اخبار اجتماعی
- شناسه خبر: 6912
سرویس خبر جامعه: جمعی از فرهنگیان بوشهر و گروهی دیگر از دوستداران شعر و ادب پارسی این بخش از خاک میهن، بار دیگر گرد آمدند تا ساعاتی از شب را در مدرسه ی یکی دیگر از ارکان ادبیات شکوهمند پارسی؛ یعنی« مولانا جلال الدین بلخی» سپری کرده و از گلستان همیشه سبز و فرحناک و سر به فلک کشیده ی فرهنگ پارسی، خوشه ی آگاهی و اخلاق چینند، و دمی نیز با آوای دانایی بخش و شورانگیز موسیقی ریشه دار و ملی ایران زمین بیاسایند.
فرهنگیان کهن دیار ما بوشهر، سرزمین آفتاب درخشان، سال پیش نیز در همین روزهای سرد و فرحبخش زمستانی به پای درس حماسه سرای سترگ و شاعر ملی ایران، « ابوالقاسم فردوسی» نشستند تا جلال الدین کزازی استاد شهیر دانشگاه و شاهنامه پژوه معاصر وطن به بازخوانی آفریده های خالق شاهنامه پرداخته و از نقش سترگ حکیم توس در پاسداری از زبان نیاکان مان، سخن گوید.
برگزاری هردوی این شب نشینی فرهنگی با شوکت، « شبی با فردوسی» و « شبی با مولانا» به رغم برخی کاستی ها اما دستاورد « کانون بازنشستگان آموزش و پرورش» شهر فرهنگ مدار بوشهر است که در چارچوب برنامه های آگاهی بخش و نشاط آور فرهنگی خویش همواره در تلاش است تا شعله های آتش اهورایی امید به زندگی و فرخندگی و شادمانی را در پهنه ی روح و روان فرهنگیان بازنشسته و پیش کسوت بوشهر فروزان نگه داشته و آن را در ژرفای جان این دسته از ارباب دانش و تعلیم و تربیت نهادینه کرده و گرد ملالت را از چهره شان بزداید!
شب نشینی با مولانا در پنج شنبه شب پنجم اسفند سال ۱۳۹۵ خورشیدی و در هوای ابری و نیمه بارانی در کانون تربیتی (امام) بوشهر اما در سه بخش، نمایش کلیپ، سخنرانی و موسیقی برگزار شد. در آغاز و در کلیپی که تهیه کننده ی آن فرهنگی بازنشسته و هنرمند « اسماعیل منصورنژاد» بود، اساتید و معلمان ادبیات فارسی بوشهر، « رضا معتمد»، « اکبر نهاری»، « حسین منصورنژاد» و « ابراهیم گرمساری» در گفتاری کوتاه به معرفی اجمالی خداوندگار مثنوی پرداخته و از آموزهای مایه دار او سخن راندند. اجرای برنامه ی نشست نیز به عهده ی اکبر نهاری بود که با خوانش برخی از اشعار مولوی به پیشواز سخنرانان و موسیقی نوازان شونشینی می رفت.
سخنران نخست همایش اما، دکتر « محمود فتوحی رود معجنی»، استاد دانشگاه فردوسی مشهد بود که در گفتار خود با عنوان« جغرافیای خوانندگان مولانا» به شرح قلمرو جغرافیایی و اصناف متفادت خوانندگان مولوی پرداخت. این پژوهشگر مولوی شناس، خوانندگان مولانا را در چهار دسته برشمرد که عبارت اند از : شنوندگان حاضر در مدرسه مولوی در قونیه که از جمله ی آنان « حسام الدین چلبی» است که سخن شنوی قابل بود. دوم: مخالفان مولانا که نسبت به او حسد می ورزیدند. سوم: شارحان مولانا، شارحانی که در کشورهای خود مانند هند، انگلیس، آلمان و برخی مناطق دیگر اندیشه های او را شرح کرده اند. هشت شرح بر مثنوی از نویسندگان هندی، شرحی زیبا برمثنوی از« رینالد نیکلسون» انگلیسی و کتاب « شکوه شمس» از خانم « آن ماری شمیل» آلمانی[ که همه ی آن ها نیز بدرود زندگی گفته اند] نمونه هایی از کوشش های محققان غیرایرانی برای دست یابی به اندیشه های مولاناست. و این البته غیر از دانشورانی فارسی زبان مانند « حاج ملاهادی سیزواری»، « بدیع الزمان فروزانفر»،« سید جعفرشهیدی» و« محمد تقی جعفری» است که به شرح مثنوی پرداخته اند.[ این مولدان فرهنگ نبز چشم از جهان فروبسته اند] و چهارم : خوانندگان خاموش؛ یعنی، آنانی که مثنوی را می خوانند، به آن گوش می دهند، مدد می جویند و لذت می برند. نویسنده ی کتاب های« صد سال عشق مجازی» و « نقدادبی درسبک هندی» در پاره ای دیگر از سخنانش پس از معرفی مثنوی به عنوان یکی از پرفروش ترین کتاب ها دربرخی ممالک غربی، فراوانی و نیز رنگارنگی خوانندگان مولانا را ناشی از چند ارزشی بودن متن مثنوی دانست. فتوحی که علاوه بر دیگر آثار ادبی خود، ازجمله« تحلیل انتقادی زندگی نامه های مولانا»، دفتری در شعر به نام« سیب پرتابی» را نیز در کارنامه ی علمی اش دارد، گرچه ملیت و شناسنامه ی متن مثنوی را فارسی دانست ؛ اما به این باور است که مولوی و درون مایه ی مثنوی او به جهان تعلق دارند و فراتر از زمان می باشند.( متن کامل این گفتار در زمانی دیگر انتشارخواهد یافت).
پس از این سخنرانی، نوبت به هنرنمایی هنرمندان نوجوان و جوان گروه دف زنی« رامش» رسید تا با رهبری و خوانندگی « بزرگمهر صفوی» و با اجرای دو قطعه از مولانا و یک قطعه از حافظ، حاضران در سالن که تمام ۳۰۰ صندلی آن را پر کرده بودند به وجد آورد! دف زنی گروه رامش هنگامی نوازیدن گرفت که « عبدالحسین احمدی ریشهری» سخنران دوم نشست با خوانش غزلی از مولانا، و به پیروی از وی، از مخاطبان ( گروه دف) خواست که دف زنند.
پدیدآوررنده ی کتاب « سنگستان» پس از معرفی شناسنامه ای مولوی، با آوردن نمونه هایی از سروده های آن فرهیخنه، برخی از جنبه های خردگرایانه ی اندیشه ی ملای روم را برشمرد. ریشهری که دو کتاب« دمی با فایز» و « تقدس عدد چهل» را نیز نگارش کرده مولوی را اندیشه ورزی معرفی کرد که با سپردن اسلحه به دست بی خردان و دیوانگان به شدت مخالف بوده و از مردمان می خواهد برای بازداشتن بدگوهران از گزند رسانی به جامعه، و رسیدن به صلاح، از آموزش دانش و فن و دادن پست و مقام به این ناکسان خودداری کنند. چه این واسپاری به مثابه ی دادن تیغ دست راهزن است که حتی نتیجه ی آن از شمشیرکشی افراد مست، خطرناک تر و نامیمون تر می باشد! به پندار صاحب کتاب « سنگلاخ»، جلال الدین پارتی بازی را نیز پدیده ای ناپسند شمرده است.( متن کامل این نوشتار نیز در زمانی دیگر چاپ خواهد شد).
پس از ارایه ی مقاله توسط ریشهری، برنامه ی شبی با مولانا با نمایش کلیپ انیمیشن گفت و گوی شمس و مولانا همراه با رقص و سماع صوفیانه و با صدای « همایون شجریان» و « محمد معتمدی» ادامه یافت.
برنامه ی پایانی این شونشینی، اما سخنرانی بسیار کوتاه « ایرج صغیری» بود. صغیری که دانش آموخته ی رشته ی ادبیات فارسی است و در کارگردانی و بازیگری در تئاتر نیز از سررشته داران می باشد خود را عاشق مولوی خواند و با خوانش غزلی از غزلیات شمس مولانا با آغاز: یار مرا غار مرا، عشق جگرخوار مرا / یارتویی، غارتویی، خواجه، نگه دار مرا، شب دل انگیز با مولانا را که سه ساعت به درازا کشیده بود به فرجام رساند.
البته گفتنی است طبق ریز برنامه ها قرار بر این بود که شبی با مولانا با اجرای موسیقی سنتی توسط گروه برادران « حماسه و حسام حق پرست» پایان یابد؛ اما طولانی شدن اجرای دیگر موارد این اجتماع فرهنگی، باعث شد تا هواداران این هنر والا تا زمان و فرصتی دیگر به انتظار نشینند. طرح گروه این بود که با نگاهی به نقش مولوی و موسیقی عرفانی ایران و با پیش درآمدی در آواز بیات اصفهان، تصنیف « بیا بیا دلدارمن» را همراه با سازهای دف، تار، نی و تنبک اجرا کند.
لینک کوتاه: