- موضوع خبر : اخبار اجتماعی, بدون نمایش, زنان, مقالات
- شناسه خبر: 2470
تابآوری گزارهای با بار معنایی و تاریخی است که در بحرانهای فردی و اجتماعی در دوران سنت و مدرن کارکردهای متفاوت پیدا کرده است. در دوران سنت و دوران مابین سنت و صنعت که آنتونی گیدنز از آن به عنوان دوره تمدن یاد میکند؛ تابآوری فردی به معنای تحمل رنج و دوریگزینی از لذات و رفاه در چارچوب مفهوم «زهد» ارزشی اخلاقی محسوب میشد و تابآوری اجتماعی نیز در تسلیم و سازگاری با وضع موجود که تقدیر نامیده میشد ارزشی اعتقادی مییافت.
اما در دوران نوین و دوره صنعت و زمانی که جوامع انسانی در عبور از مدار سرنوشت قضا قدری و از پیش تعیین شده مشتاق و مهیای پذیرش مسئولیت زندگی خویش گردیدند و فلسفه لذت را جایگزین فلسفه رنج کردند؛ تابآوری هم بار معنایی تازهای پیدا کرد. در دوران نوین علما و جامعهشناسان بر خلاف دوران سنت، برای دریافت زمینههای تغییرات اجتماعی به انگیزهها و اراده انسان در بطن و متن میدانهای اجتماعی توجه کردند. بر اساس چنین درکی هدف تابآوری در دوران نوین به صبر و انتظار در مصائب و بازگشت به شرایط قبل از بحران محدود نشد و تقلیل نیافت. از جمله اهداف تابآوری دوران جدید؛ نقد گذشته و مقاومت آگاهانه و تسلیم نشدن به وضعیت موجود و افزایش توان برای برساخت وضع مطلوب از دل وضعیت نامطلوب موجود میباشد. از این رو تابآوری در اصل زمان و مکانی برای توانمندی و قدرتیابی از طریق آموزش حضور قدرتمند در عرصههای گوناگون حیات اجتماعی است. با درک تفاوت کارکردی تابآوری در دوران قدیم و جدید میتوان گفت: تابآوری به منزله کنش هدفمند در چارچوب زمان و مکان تعریف شده آنگاه موفق خواهد بودکه توانسته باشد فرد یا جامعه دچار آسیب و بحران را درطی فرایند تابآوری به نقد گذشته و شناخت ضعفهایی که او را دچار بحران و آسیبهای فردی و اجتماعی کرده و به فاصله گرفتن از نقش قربانی آسیبپذیر وادارد و سپس او را به انسان یا جامعه توانمندی که پذیرای نقش عاملیت مسئول در برساخت زندگی و سرنوشت خویش است تبدیل نماید. در چنین برداشتی تابآوری به جای تمرکز بر رنج به مثابه یک ارزش عالی بر لذتهایی تمرکز میکند که در وضعیت مطلوب نصیب فرد یا جامعه میشود و به نظر میرسد چنین روشی امیدافزاتر از روشهایی است که در آنها تلاش و مقاومت و مبارزه برای رسیدن به زندگی بهتر و انسانیتر رنج و محنت محسوب میشود. تابآوری کنش است زیرا تابآوران انسانها هستند نه چیزها و یا اشیایی ساکن و فاقد اراده نیستند که با اوضاع و شرایط موجود صرفا روبرو میشوند. بلکه آنها به سهم خود اجزای فعال و سازنده اوضاع و شرایط آسیبزا و خشونتآفرین میباشند. بوردیو میگوید: «فقط با انجام دادن هر چیز است که دانستن آن چیز ممکن میشود.» خلق فیالبداهه زندگی در میدان و بطن آسیبها و خشونتهای خانوادگی و اجتماعی توسط تابآوران آنها را در جایگاه کنشگران فعال با انگیزهمندی متفاوت معرفی میکند. هرچند آنها به خواست خود شیوه زندگی فیالبداهه را انتخاب نمیکنند بلکه چون هیچ راه دیگری نمیبینند بدان روی میآورند. اما در عین حال بیکار نمینشینند و طرحی واقعبینانه برای زندگی خویش میریزند. وقتی مسئولین از افزایش آمار کارتنخوابان از ۲ هزار تن به ۲۰ هزار نفر ظرف یک دهه سخن میگویند؛ در واقع اذعان میدارند که این قبیل کنشگران با خلق زندگی فیالبداهه کلیت زندگی اجتماعی را دستخوش سیالیت و انعطاف و عدم قطعیت میسازند… عدم قطعیت و انعطافی که رو به گسترش است.
این قبیل آمارها بیانگر این واقعیتاند که هرچند انسانها در کنش زیستن تابع قواعدی برای زندگی هستند اما در واقع برای انسانها اهداف مهمتر از قواعد هستند. قواعد و تبعیت از زیست و زندگی متعارف تا جایی برای افراد مهم است که آنها را در رسیدن به اهدافشان یاری رساند. افراد در زندگی اجتماعی بارها این قواعد را به خدمت میگیرند یا زیرپا میگذارند تا به هدفهایشان برسند. از این رو برای تقویت تابآوری به منزله فرصتی برای توانمندی نمیتوان تنها به طرحها و بخشنامهها و فرمودهها و مواعظ و چیزهایی از این قبیل اکتفا نمود، زیرا آسیب و خشونتهای اجتماعی و خانوادگی، مقولاتی تکساحتی نیستند و تمامی ابعاد و ساحتهای زندگی افراد و جامعه را در بر میگیرند و تحت تاثیر قرار میدهند. حتی آسیبدیدهترین افراد و جوامع به استقلال خویش علاقمندند و آن را باور دارند فلذا به نظر میرسد مهمترین هدف انسان در دوران نوین پذیرش عاملیت و کارگزاری زندگی سیال خویش است… هم از این روست که آسیبدیدگان قبل از اقدامی خود را در معرض دید احاد اجتماع قرار میدهند. از سوی دیگر اشاره کردیم که آسیبدیدگان اجتماعی ثبات و سختی و یکپارچگی کلیت اجتماعی را زیر سوال میبرند و مسئولین و مدعیان اداره و مدیریت جامعه را وامیدارند تا برای برقراری ثبات اجتماعی کاری کنند. آنها در جستجوی دستان و یا بهتر بگوییم قواعد و قوانینی هستند که برای برخاستن و روی پای خود ایستادن و مستقل زیستن یاریگرشان باشد.
امید آنکه طرح ملی تابآوری اجتماعی به منظور کاهش آسیبهای اجتماعی که از سوی معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده در دستور کار دولت قرار داده شده است با تلفیق شرایط عینی به عنوان علل زندگی فیالبداهه انسانها در شرایط نامتعارف و شروط ذهنی و هدف انسان آسیبدیده فرایند اجرا را طی کند، تا تابآوری در عین و ذهن به عنوان ابزار کارآمد و فرصتساز جهت شکوفایی انسانها بویژه زنان مجال ظهور و رونمایی بیابد. چرا که هیچ سیستم و هیچ برنامه و طرح اجتماعی هر قدر هم پیشرفته و حساب شده باشد نمیتواند جایگزین اراده و تصمیم فردی افراد (حتی فرد آسیبدیده و قربانی خشونت) جهت رهایی و عبور از زندگی بالبداهه به سوی زندگی با ثبات و مستقل گردد.
طرح تابآوری باید بتواند ظرفیتها و نیروهای انسانی فراموش شده یا غبار گرفته درون آسیبدیدگان را آزاد کند تا انسانها بسان جنگلی روئیده آزاده، سربلندی و سبزی را در زیست خود تجربه کنند.
* فعال حقوق زنان
وقت ایران
لینک کوتاه: