- موضوع خبر : بدون نمایش, مقالات
- شناسه خبر: 18144
پت کُندل نویسنده بریتانیایی اعتقاد دارد،شوخی روشی است برای تمسخر دیگران. هنری برگسون فرانسوی می گوید: “در واقع آن چه برای ما شوخی و سرگرمیاست…لایهای مکانیکی از زندگیست،یعنی استحکام و عادت هایی که بر اعمال انسانی یورش می برند” به عبارت دیگر ما می خندیم چون دیگران را با پاسخ های فکر نشده تنزل می دهیم یا سادهتر خنده زمانی اتفاق می افتد که میبینم دیگران انعطافشان را از دست دادهاند. اما هر چه که هست، شوخی و طنز بخش جدا نشدنی از هر روز زندگی ماست. شوخی ها ممکن است با توجه به زمان و مکان و لحن بیانشان واکنش های متفاوتی به همراه داشته باشند.
در این بین استنداپ کمدین ها، بیش از همه ما با شوخی و طنز سر و کار دارند. آن ها به واسطه شغلشان باید مسئولیت تمام جملات و کلماتی را که به کار می برند، بپذیرند. در کشورهایی مانند کشور ما محدودیت های بسیار زیادی دارند نظیر محدودیت های سیاسی و البته فرهنگی. در غرب و به ویژه در مهد این هنر، یعنی ایالات متحده، افکار عمومی به شدت آن ها را زیر ذرهبین قرار می دهند. اما ابتدا ببینیم، استندآپ کمدین چه کسی است.
از دیدگاه لوگان مورای ،طنزپرداز، استندآپ کمدین فردی است که مسئلهای را از دید خود بیان کند.او شیوه جوکگویی سوم شخص را مردود میداند و می نویسد:” هر کسی میتواند جوک بگوید.کافی است حافظهای خوب و صدایی صاف و رسا داشته باشد….آن چه کمدین حرفهای به گفتن آن علاقه و نیاز دارد صحبت کردن درباره چگونگی مشاهده موضوعات و گرایشش به آن هاست.در واقع همه چیز شخصی است.”
در واقع میتوان گفت،با متر و معیار های امروزی کسانی که جوک ها و البته در اجراهای جدیدتر توییت هایی که ساخته دیگران هستند را صرفا بازگو می کنند،استندآپ کمدین به حساب نمیآیند. کمدین باید بگوید چه احساسی دربار موضوع دارد.باید شفاف باشد.باید پرسش و مسئلهای را مطرح کند و به آن پاسخی شخصی بدهد.
استندآپ کمدین باید متنی اجرا کند که تماشاگر را به فکر وادارد و لحظه خنده همان لحظه درک اوست. هرچه بیشتر مخاطب به فکر برود و به نتیجه برسد اجرا موفقتر است. از نظر کاستلر “عملکرد انسان سبب می شود مردم بهترین کاری را که از دستشان برمی آید انجام دهند،یعنی به اندیشه ورزیدن مجابشان می کند… هر هنری که ما خلق میکنیم، ارتباط یا روش هایی تازه برای مخاطب فراهم می کند. در واقع همان جرقهایست که مغزمان را وا می دارد چیز های غیرمرتبط را کنار هم بگذاریم و بگوییم آهان”
شوخی ها در دنیا امروز همانند گذشته چه در کشور ایران و چه در دنیا با مخالفت هایی نیز همراه است. در قرون گذشته مذهبیون به شدت با کمدی مخالف بودند. کلیسا هموار تضرع را بر خنده ترجیح میداد و البته خندیدن با صدای بلند برای مردان و بیشتر برای زنان عیبی بزرگ طلقی میشد. کما اینکه در بسیاری از شهر های ایران نیز همچنان خندیدن با صدای بلند برای زنان عیب محسوب می شود.
اما در دنیای مدرن مخالفت ها با طنز به چه دلایلی است؟
افراد زیادی اعتقاد دارند طنز در شرایط فعلی باعث کاهش نگرانی های مردم در برابر مشکلات جامعه می شود و به عادیسازی وقایع تلخی که در جامعه کنونی رخ می دهد، کمک می کند.اما این حرف تا چقدر درست است؟
می توان این گونه جواب داد که تاثیر طنز بیشتر به مخاطبان طنز بستگی دارد،همان چیزی که در مورد اکثر آثار هنری نیز صدق می کند. می توان با شنیدن یک جوک آگاهتر شد و در جهت رفع آن مشکل کوشید یا می توان آن را صرفا لذتی چند ثانیهای تصور کرد و مسئله مطرح شده را به مسئلهای بیاهمیت تقلیل داد. بسیاری برای حل این معضل از کمدی سیاه یا dark comedy استفاده می کنند. در این نوع کمدی،کمدین با مسائلی مانند آزارجنسی، حوادث تروریستی و مرگ به گونهای آزاردهنده شوخی میکند. در عرصه نمایشنامهنویسی احتمالا نام مارتین مکدونا نویسنده ایرلندی به گوشتان خورده. او در اکثر نمایشنامههایش از این سبک کمدی استفاده میکند. در استندآپ کمدی نیز آنتونی جسلنیک سردمدار آن است و در بعضی موارد لوییس سی کی و ریکی جرویس بریتانیایی از این سبک بهره میگیرد. این سبک باعث میشود افراد بعد از خندیدن به جوک به شدت به فکر فرو بروند و حتی از خندیدن به آن جوک احساس ناراحتی کنند.
در کشور ما اما با وجود تمامی محدودیت ها و سانسور ها و خط قرمز ها همچنان در آثار طنز انتقادات نه چندان تند و تیز و البته بسیار محدود نسبت به مشکلات سیاسی و اقتصادی دیده می شود، اما اکثر اجراهای استندآپ کمدی به تعریف کردن داستانهایی خیالی از مواجه استندآپ کمدین با موقعیت های مختلف و البته شوخی های جنسی ولی به شیوهای مودبانه که از گزند سانسور ها محفوظ بماند، محدود می شود. مانع دیگر که طنز در ایران را به استفاده از این نوع استندآپ کمدی سوق میدهد، جنبه پایین مردم و اشخاص حقیقی و سازمان ها و اقوام دربرابر شوخی و کمدی است. اصولا ایرانیان فرهنگ نقدپذیری ندارند و در اکثر مواقع تفاوت بین شوخی و توهین را درک نمیکنند و دربرابر شوخی ها گارد عجیبی میگیرند.
در کل شاید در کشور ما با توجه به فرهنگ و عقاید جامعه، تاثیر طنز و به طور کلی هنر در آگاهسازی مردم تاثیری اندک باشد،اما در جوامع مدرن با توجه به از بین رفتن خط قرمز ها و فرهنگ بالای نقدپذیری این تاثیر بیشتر خواهد بود. مثال بارز آن شوخی ها و آثار طنز بسیاری که در نفی عملکرد ترامپ در آمریکا انجام می شود.
دیگر مخالفان طنز، طنز های زننده یا offensive را هدف قرار می دهند. هنرمندان طنز چه نویسندگان کمدی و چه استندآپ کمدین ها در دنیای امروزی می کوشند تا مشکلات بنیادین و اساسی که انسان امروزی با آن روبهروست را از دیدگاه خودشان و با زبان طنز مطرح کنند. آن ها تعصبات مذهبی،جنسیتی و نژادی را به سخره می گیرند و با مقدس سازی از هر چیزی بیزارند و آزادند هر مسئلهای را به چالش بکشند،حتی اگر آن مسئله بنیادیترین اعتقاد بشریت یعنی همان خداپرستی یا بالعکس نفی وجود خدا باشد. در کنار این نوعی طنز به نام طنز تلخ یا dark comedy نیز که در بالا به آن اشاره شد، به شدت هدف حملات منتقدان قرار گرفته.
مخالفت بعدی منتقدان با نژادپرستی است.
احتمالا همه ما شوخی هایی که با نژاد ها و قوم های مختلف می شود را شنیدهایم.شوخیهایی که اغلب با نسبت یک ویژگی به یک قومیت یا نژاد ساخته می شود.اما آیا این شوخی ها نژادپرستانه است؟
می توان از چند جهت این موضوع را بررسی کرد،اول این که این نوع از شوخی در تمام کشور ها وجود دارد، آمریکایی ها در شوخی هایشان به شدت سیاهپوست ها را مورد حمله قرار میدهند.حتی خود سیاهپوست ها نیز با نژادشان شوخی می کنند.آن ها بلوند ها و لهستانی ها را احمق فرض می کنند، یونانی ها را همجنسگرا، ایتالیایی ها را بزدل، کانادایی ها را عقبافتاده و کلمبیایی ها را خلافکار می دانند.
احتمالا این نسبت دادن ویژگی ها برای شما آشنا نیست؟
همچنین هندوستانی ها این جوک ها را درباره سیک ها و فرانسوی ها درباره بلژیکی ها و استرالیایی ها درباره تاسمانیایی ها دارند.
با این حال این دلیل خوبی برای توجیه بیاحترامی هایی که به قومیت ها می شود نیست.
درباره نژادپرستی در کمدی سه فرضیه مطرح می شود.
موریل،پژوهشگر طنز در کتاب فلسفه طنز میگوید،ممکن است این نوع شوخی برای مقابله با نژادپرستی باشد، یعنی مخاطب را به این فکر بیانداز که نژادپرستی تا چه اندازه مشمئز کننده است .
ممکن است این جوک ها هیچ هدف خاصی را دنبال نکند و صرفا در جهت موفقتر کردن اجرا یا نمایش یا فیلم برای گرفتن خنده از تماشگر باشد و فرضیه سوم این که ممکن است خود کمدین از نژادپرستی حمایت می کند که البته این فرضیه به تعداد بسیار محدودی از کمدینها است.
هرچند با توجه به این که هر اجراکننده استندآپ کمدی
در دنیای مدرن به ابراز و بیان عقاید خود بر روی صحنه میپردازد،فرضیه دوم از نظر علم کمدی کاری بیهوده و غیرحرفهایست،اما با این وجود این فرضیه محتملترین گزینه موجود در پاسخ به سوال بالاست.
در کنار نسبت دادن ویژگی های خاص به یک قومیت، شوخی با لهجه ها نیز یکی از انواع شوخی هایی است که از دیرباز مورد توجه استندآپ کمدین ها بوده. در آمریکا در دهه اخیر لهجه عربی در هنگام انگلیسی صحبت کردن مورد توجه کمدین ها بوده و به شدت از آن استقبال میشود. ماز جبرانی و مکس امینی کمدینی های ایرانیتبار از لهجه ایرانی ها در هنگام انگلیسی صحبت کردن، بسیار استفاده کردهاند. در ایران نیز سریال هایی مانند پایتخت و نون خ که البته مورد انتقاد مازنی ها و کرد ها نیز قرار گرفت و شخصیت جنابخان که برخلاف دو سریال مذکور، نه تنها مخالفتی را در شهر های جنوبی به همراه نداشت، بلکه با استقبال آن ها مواجه شد. همین شخصیت عروسکی که با بیانی طنز هم فرهنگ جنوب را به سایر شهر ها معرفی می کند و هم از مشکلات زندگی مردمان در شهر های جنوبی میگوید و بارها مسئولین را مورد انتقاد قرار داده است، نشان از مثبت بودن این سبک از کمدی یعنی کمدی لهجه است.
اما دیگر انتقاد مخالفان طنز مدرن با شوخی های جنسی است. البته این نوع مخالفت به عصر ما مربوط نیست و همواره بوده و وجود داشته و در آینده نیز وجود خواهد داشت.
فروید در کتاب جک ها و ارتباطشان با ناخودآگاه می گوید:
خنده به وسیله عاملی سرکوب شده شکل می گیرد…ما به چیزهایی می خندیم که قبلا گفته نشدهاند اما مهمترین چیز هایی هستند که گفته نشدهاند.
شوخی های جنسی شاید قدیمیترین و دمدستترین نوع شوخی باشد. شوخی های جنسی و شهوانی از دوران یونان باستان تا به امروز ادامه داشتهاند و البته موردعلاقه همه هستند، هم تماشاگر و هم کمدین.
شوخی جنسی در استندآپ کمدی های امروزی رکن اصلی هر اجراست. کمدین مرد و زن با آزادی کامل درباب روابط جنسی و سایر مسائل جنسی حرف می زند. استفاده از استعاره ها و کنایه های جنسی و اشاره های غیر مستقیم و مقایسه مسائل جنسی با مسائل روزمره و همچنین تلفیق آن ها همواره خندهدار است.
هرچند بسیاری معتقدند این نوع شوخی ها هیچگونه ارزشی از نظر هنری و اخلاقی ندارد اما در برخی موارد کمدین سعی می کند به نفی سرگرم شدن انسان ها به این مسائل بپردازد و آن ها را پوچ و میانتهی بیانگارد.
در ایران هم البته با سانسور های فراوان این نوع شوخی ها رایج است و برخی کمدین ها به طور زنندهای شوخی های جنسی را به کار میبرند و برخی آن را به طور مودبانه و با اشارات غیرمستقیم به ذهن تماشاگر می رسانند. در واقع هر قدر مودبانه بیادب باشید،می توانید بهتر محدودیت ها را دور بزنید و اجرای قویتری دارید. البته هیچکس نمی تواند بگوید هرگز به شوخی های جنسی نخندیده یا از آن استفاده نکرده است. همه ما به نوعی هر روز با آن سر و کله میزنیم و تا زمانی که بشر نیاز های جنسی داشته باشد، شوخی جنسی نیز وجود دارد.
در هر حال دستاویز قرار دادن بیش از حد شوخی های جنسی بستگی به سلیقه شما می تواند افتضاح باشد و یا می تواند اجرا را برای شما لذت بخش کند.
با تمام این ها امروزه کمدی در دنیا در جهت مقابله با مقدسانگاری هر چیزی گام برمیدارد. آزادی کمدین ها در بیان عقایدشان در هر کشور ارتباطی مستقیم با میزان دموکراتیک بودن آن کشورها دارد. در ایران با گسترش شبکه های اجتماعی کمدی فارس یا به عبارتی لودگی به شدت در حال گسترش است. استفاده بیش از اندازه از رقص و شوخی های جنسی آن هم بدون هیچ تغییری در آن، تقلید از واینر های خارجی، قرار گرفتن تعداد لایک و کامنت به عنوان معیار بهتر بودن افراد، توجه نکردن به لزوم بیان اعتقادات شخصی به جای بیان داستان های تخیلی و اغراق آمیز و محدودیت و سانسور رسانهای و فرهنگ انتقادپذیری پایین مردم در ایران به شدت سطح کمدی ایران را در مقایسه با کمدی موجود در کشور های پیشرفته و دموکراتیک پایین میبرد.
لینک کوتاه: