- موضوع خبر : اخبار اجتماعی, بدون نمایش, مقالات
- شناسه خبر: 2669
شکل نوین خانواده/ شهلا اعزازی
به دنبال تغییراتی که از میانۀ سدۀ ۱۲ ش در ایران آغاز شده بود و در پی تأثیر انقلاب مشروطه بر تفکر اجتماعی، تغییراتی در جامعه و همچنین در خانوادههای ایرانی پدید آمد. در دورههای پیش، شکل خانواده بهصورت گسترده بود و پدر در خانواده اقتدار داشت و قدرت در جامعه و خانواده در دست مردان بود؛ اما با تغییرات پدیدآمده در این دوره، بهتدریج تغییراتی در شکل خانواده و اقتدار مردان بهطور کلی، در خانواده و جامعه در ایران روی داد. از عوامل مؤثر در این تغییرات میتوان از ایجاد آموزش و پرورش همگانی؛ تأسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ ش، که امکان آموزش عالی برای دختران و پسران را فراهم کرد؛ و امکان اشتغال به کار دختران در بخشهای خدماتی جدید در حوزههای آموزش، بهداشت، سلامت و مانند آنها را نام برد. فراهم آوردن امکانات آموزشی، بهخصوص امکانات شغلی برای زنان بر زندگی خانوادگی تأثیر بسیار گذاشت.
در روند تجددگرایی که در این سالها آغاز شده بود، شکل سنتی خانواده که بر اساس قدرت پدر در خانواده عمل میکرد، بهتدریج تغییر یافت و خانواده در ایران از شکل سنتی به شکل مدرن درآمد.
درگذشته، شکل سنتی ازدواج زیرنظر خانواده و تصمیم پدر و مادر و با توجه به عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی صورت میگرفت. ازدواج میان خانوادههای قشر ثروتمند بیشتر بهمنظور تحکیم روابط میان خانوادهها بود. این امر کم و بیش در خانوادههای عادی جامعه هم صدق میکرد. در جامعۀ سنتی، ازدواج تقسیم کار و قدرت بر اساس جنس و سن را نیز سازماندهی میکرد و تقسیم نقش جنسی میان زن و مرد وجود داشت و قدرت در خانواده در دست مردان بود. فرزندآوری بسیار مهم بود و زنان در تمام دورۀ باروری، فرزندآوری داشتند؛ هرچند بهسبب مرگ و میر بالای نوزادان و کودکان، شمار افراد بازمانده زیاد نبود (پولاک، ۱۳۹؛ نیز نک : شهری، ۶/۵۰-۵۱).
در شکل خانوادۀ گستردۀ پدرسالار، دختران پس از ازدواج به خانۀ شوهر میرفتند، اما پسران همراه همسران و فرزندانشان در خانواده باقی میماندند. سن ازدواج در جامعههای سنتی پایین بود و در مواردی، دختران را در ۸، ۹ یا ۱۰سالگی شوهر میدادند. «در خانوادههای معتبر»، سن ازدواج برای دختران ۱۲-۱۳سالگی بود (پولاک، ۱۴۱؛ اتحادیه، ۲۵۷). در ایران به سبب رواج چندهمسری و همچنین ازدواج موقت، شمار اعضای خانوادهها، بهویـژه در خانوادههای ثروتمند بالا بود (پولاک، ۱۴۷؛ نیـز نک : بروگش، ۲۰۰؛ مونسالدوله، ۵۵، ۳۱۵- ۳۱۶).
گذشته از پایینبودن سن ازدواج برای دختران و شیوۀ چندزنی، طلاق نیز به کرّات رخ میداد؛ زیرا، «صیغه ارزان بود و طلاق آسان» (همو، ۶۸-۷۰؛ اتحادیه، ۲۶۷). همچنین باید از تفاوت سنی بالا میان زن و شوهر نیز نام برد (پولاک، ۱۴۵؛ نیز نک : اعزازی، دگرگونی … ، ۱۰۴؛ برای آگاهی بیشتر دربارۀ خانواده در جامعههای سنتی، نک : بخش خانوادۀ سنتی در روستا و شهر، همین مقاله).
در شکل نوین خانواده که بیشتر با نام خانوادۀ هستهای مشخص میشود، ازدواج از نظارت خانوادهها خارج شده است و بر اساس تمایل و علاقۀ دختران و پسران جوان صورت میگیرد، هرچند هنوز در ایران به دست آوردن رضایت پدر و مادر در ازدواج برای شماری از جوانان اهمیت دارد (نک : اعزازی، همان، ۱۰۵-۱۰۶). ازدواج در خانوادۀ نوین به صورت تکهمسری است و هرچند در ایران هنوز چندهمسری (بهصورت دائم یا موقت) از لحاظ قانونی مجاز است، اما نگرش عمومی چنین رفتاری را قبول ندارد (رنگینکمان، ۱۸۱، جدول ۱۱، نیز ۱۸۷، نمودار ۸).
خانواده نومکان و واحد خانواده دربرگیرندۀ زن و شوهر و فرزندان ازدواجنکردۀ آنان است. هرچند در این نوع خانوادهها تقسیم نقش میان زن و شوهر وجود دارد و مرد مدیر و رابط خانواده با جامعه، و زن مدیر خانه است، اما تقسیم نقش بهتدریج دارد برهم میخورد و از لحاظ اقتصادی، در بسیاری از خانوادهها، زن و شوهر هر دو در کسب درآمد مشارکت میکنند. اساس خانواده در شکل نوین بر مشارکت، همفکری، همدلی و محبت میان اعضای آن است. شمار فرزندان خانواده کاهش یافته است و فرزندان پس از ازدواج به صورت نومکان و جدا از خانوادۀ پدری زندگی میکنند. اگر تا قبل از این، مادر تنها به صورت کلی بر زندگی فرزندان نظارت داشت، امروزه در خانوادۀ نوین نقش مادر به عنوان امری مهم مطرح است. این شکل الگوی خانوادگی و خانواده به شکل هستهای در تمام مناطق و فرهنگها در ایران به یک شکل پدید نیامده، و فرهنگ و آداب و رسوم مردم هر جامعه بر آن تأثیر گذاشته است (برای آگاهی بهتفصیل، نک : اعزازی، همان، سراسر کتاب).
خانوادۀ ایرانی کنونی: در فاصلۀ سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ ش، رشد جمعیت به بالاترین میزان تجربهشده در ایران رسید. روند جابهجایی جمعیت در شهرها، چه جمعیت مهاجری (از روستا به شهر)، و چه درونشهری (از محلهای به محلۀ دیگر) سریعتر شد (سرایی، ۵۲). با ایجاد تغییراتی در جامعه، خانواده نیز خود را با این تغییرات کلی در جامعه سازگار کرد. در فرایند تغییر، برخی خانوادهها تأثیر کمتری، و برخی دیگر کاملاً تأثیر پذیرفتند (همو، ۵۴). برای نمونه، تغییرات جمعیتی شهر بر شمار افراد خانواده تأثیر گذاشت و خانوادههای چهارنفره متشکل از زن و شوهر همراه با دو فرزند بیشترین سهم را به خود اختصاص دادند. از طرف دیگر، خانوادههای یکنفره و دونفره نیز افزایش یافتند.
در خانوادۀ هستهای، فرزندان پس از ازدواج از پدر و مادر جدا، و نومکان میشوند و خود، خانوادۀ مستقل تشکیل میدهند. پس از ازدواج فرزندان، والدین در مرحلۀ سالمندی در «آشیانۀ خالی» زندگی میکنند و در صورت فوت یکی از همسران، فرد باقیمانده به تنهایی زندگی را ادامه میدهد. با توجه به سن و جنس افرادی که در خانوادۀ تکنفره زندگی میکنند، باید گفت که طبق آمار سال ۱۳۷۵ ش، زنانِ بالاتر از ۶۰ سال در این نوع خانوادهها، بیشتر از دیگر موارد، سرپرستی خانوار را عهدهدار بودهاند که احتمالاً پس از فوت همسر، امکان ازدواج مجدد را نداشتهاند. این پدیده همچنین به مشکل سالمندان در ایران نیز اشاره دارد که به تنهایی زندگی میکنند (اعزازی، همان، ۲۴، ۳۶۰-۳۶۱؛ نیـز نک : سالنامـه … ، ۶۴). همچنین باید از افزایش خانوادههای والد تنها نیز نام برد که دربرگیرندۀ پدر با فرزندان یا مادر با فرزندان است که در آمار سالهای اخیر، بهتدریج افزایش این نوع خانواده را نشان میدهد (اعزازی، همان، ۲۴).
با توجه به تغییراتِ در حال شکلگیری در خانواده، نیز تغییرات جمعیتی (کاهش باروری و افزایش امید به زندگی) و تغییرات اقتصادی (ورود بیشتر زنان به بازار کار)، و همچنین تمایل به تجرد دائمی، افزایش سن ازدواج و تمایل به آموزش عالی میتوان تغییرات بیشتری را دربارۀ خانواده در سالهای آینده در نظر گرفت (برای آگاهی بیشتر، نک : بخش جمعیتشناسی خانواده، همین مقاله).
ویژگیهای خانوادۀ ایرانی: تحقیقات اجتماعی دربارۀ خانواده نشاندهندۀ برخی از ویژگیهای زندگی مدرن و نیز سنتی است. بـه سبب شرایط اجتماعی ـ اقتصادی و همچنین مسائل حقوقی به نظر میرسد که جوانان ایرانی، بهخصوص دختران، هنوز با رفتارهای نوین و سنتی مربوط به ازدواج درگیرند. آنان برای ازدواج معمولاً شیوههای نوین همسرگزینی مانند شناخت و انتخاب شخصی همسر آیندۀ خود را به کار میگیرند؛ همچنین در زندگی خانوادگی، جوانان تمایل به مشارکت و همفکری و کمک به فعالیتهای خانهداری دارند، اما دربارۀ مسائل مالی، رفتاری اقتصادی از خود نشان میدهند. این امر دربارۀ پدیدۀ مهریه به خوبی صدق میکند. در ازدواجهای نوین امروزی، که افراد بر اساس تمایل قلبی با یکدیگر ازدواج میکنند، مهریه معمولاً شکل نمادین دارد، در صورتی که به طور کلی، در اثر نبود امکانات اجتماعی و حقوقی برای زنان، از مهریههای سنگین بهمنظور تأمین زندگی زنان پس از طلاق، پیشگیری احتمالی از طلاق و همچنین ابزاری برای رسیدن به حق طلاق از جانب زنان (طلاق خلع) استفاده میشود.
به هر روی، با در نظر گرفتن وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی و حقوقی باید گفت که زنان در ازدواج، گزینشی عمل میکنند؛ از طرفی درخواستِ شرایطِ خانوادۀ برابر را دارند و از طرف دیگر، از قوانین موجود و سنتهای رایج در فرهنگ سنتی که به نفع آنان است، استفاده میکنند (اعزازی، دگرگونی، ۹۹-۱۳۰).
در نظرسنجیها، شکافی میان نگرشهای اجتماعی نسبت به خانواده و مواد قانونی دیده میشود که ازجمله میتوان به پدیدۀ چندهمسری (دائم یا موقت) اشاره کرد که هرچند در قانون وجود دارد، اما با نگرش منفی جامعه روبهرو ست؛ همچنین قانون، مرد را رئیس و مسئول اقتصادی خانواده در نظر میگیرد و تقسیم نقش جنسیتی را در نظر دارد.
در سالهای اخیر، هر چند هنوز مردان مسئولیت اقتصادی خانوادهها را برعهده دارند، اما درصد زنان شاغل و مشارکت آنان در اقتصاد خانواده افزایش یافته است. نظرسنجیهای سالهای اخیر در ایران، نگرش متفاوت افراد را دربارۀ تقسیم نقش در خانواده نشان میدهند؛ بنابر این سنجش، ۹/۷۱٪ افراد مخالف این عقیدهاند که وظیفۀ زن تنها خانهداری است؛ همچنین ۶/ ۵۸٪ نیز معتقدند که زنان هم باید مانند مردان در تأمین مخارج خانه سهیم باشند ( ارزشها … ، ۱۲۳-۱۲۴؛ نیز نک : رنگینکمان، ۱۷۹، جدولهای ۸ و ۹). همچنین به نظر میرسد که تقسیم نقش سنتی زنان و مردان به دلیلهای گوناگون، ازجمله تحصیلات دانشگاهی دختران، تمایل آنان به اشتغال در بیرون از خانه، و نیز افزایش هزینههای زندگی در حال تغییر است؛ از اینرو، نقش زنان در فعالیتهای مختلف اجتماعی در سطح جامعه و خانواده در حال افزایش است.
با همۀ اینها، هنوز مردان در خانواده قدرت را در اختیار دارند و سهم بیشتری را در تصمیمگیریهای مهم خانوادگی بر عهده میگیرند (نک : اعزازی، همان، ۸۸ – ۸۹، ۲۳۷- ۲۳۸، ۳۲۹-۳۳۰؛ نیز نک : رنگینکمان، ۱۸۶، نمودار ۶). اگر شاخص اقتدار را قدرت تصمیمگیری در نظر بگیریم، مشاهده میشود که نظرسنجیها نیز نشانۀ ناچیزی از مشارکت زن و مرد را در تصمیمگیریها نشان میدهند (نک : اعزازی، همان، ۵۹ -۶۰، ۷۸). باید توجه داشت که هنوز در جامعۀ ایران منابع قدرت چه در جامعه و چه در خانواده بـه صورت عمده در اختیار مردان است (همان، ۸۹ -۹۴؛ نیـز نک : رنگینکمان، ۱۸۵، نمودار ۴). از لحاظ برابری جنسیتی، در خانوادههای متجدد شهری کنونی، تفکر برتری پسران به دختران کاهش یافته است و والدین میان دو جنس تفاوت نمیگذارند و زن و مـرد در ایـن نوع خانـواده از ارزشهای برابر برخوردارند (نک : بخش خانوادۀ سنتی در روستا و شهر <خانوادۀ متجدد>، همین مقاله).
خانوادۀ ایرانی به آرامی در حال تغییر است. از مهمترین این تغییرات میتوان از حرکت آرام به سوی دموکراتیزهشدن خانواده و حرکت آن از خانوادۀ مردسالاری به خانوادۀ مشارکتی و نیز کاهش نابرابری جنسیتی در خانواده نام برد. از دیگر دگرگونیها میتوان به کاهش بُعد خانوار، افزایش حضور زنان در عرصۀ عمومی و نقش مؤثرتر آنان در خانواده، و مخالفت با چندهمسری اشاره کرد (عبدی، ۵۱-۵۳، ۲۹۰-۲۹۲؛ اعزازی، همان، ۳۹-۷۳؛ نیز نک : رنگینکمان، ۱۸۱، جدول ۱۱). با اینهمه، هنوز برخی از رفتارهای سنتی مربوط به ازدواج، بهخصوص مسائل مادی در زمینۀ جهیزیه و مهریه، در زندگی خانوادگی مهماند (اعزازی، همان، ۱۲۳؛ نیز نک : شکوری، ۲۵۸، ۲۶۰-۲۶۱).
آسیبهای خانوادگی: هرچند خانواده مکانی برای پشتیبانی و آرامش اعضا ست، اما توجه به آسیبهای خانوادگی و تلاش در کاهش آنها و نیز محافظت از افراد زیر فشار در خانوادهها ضرورت دارد. مهمترین آسیب خانوادگی که امروزه مدنظر قرار دارد، انواع خشونتهای خانوادگی و در آن میان، خشونت مردان نسبت به زنان و کودکان (همسرآزاری و کودکآزاری) است. البته، پدیدۀ خشونت نسبت به مردان در خانواده نیز کم و بیش مشاهده شده است، اما اطلاعات و آمار دقیقی از آن در دست نیست (اعزازی، جامعهشناسی … ، ۲۰۴- ۲۰۹، نیز تحقیقات … ).
از دیگر آسیبهای خانوادگی باید از فرار دختران نام برد که پدیدهای جدید است، هرچند فرار پسران از خانواده پیش از این در ایران وجود داشته است. از دلیلهای مهم فرار دختران از خانه و خانواده، وضعیت فرهنگی و شرایط تربیتی ـ آموزشی، زندگی در خانوادۀ از هم گسیخته، بیکاری، مشکلات مالی و اعتیاد است (معظمی، ۲۲۰-۲۲۱). خودکشی و خودسوزی زنان خانواده نیز از موضوعات مهم دیگری است که باید به آن توجه داشت و شاید بتوان یکی از موجبات آن را فشارها و نابرابریهای خانوادگی دانست.
رشد طلاق در ایران بنابر آمار در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته است (برای اطلاع از آمار طلاق از پاییز ۱۳۸۷ تا پاییز ۱۳۸۸ ش، نک : مجموعه … ؛ نیز نک : بخش جمعیتشناسی خانواده، همین مقاله). با توجه به میزان بالای بیکاری زنان، وابستگی اقتصادی به مردان و امکانات اجتماعی نامناسب برای زنان میتواند مشکلاتی را برای خانواده در جامعه پدید آورد.
اعتیاد و ایدز مشکل دیگری در ارتباط با خانوادهها ست. اعتیاد در جامعه افزایش یافته، و یکی از مشکلات خانوادگی را پدید آورده است. اعتیاد نه تنها یکی از عوامل مؤثر در طلاق و فروپاشی خانواده در نظر گرفته میشود، بلکه حتى در افزایش افراد معتاد از طریق روابط خانوادگی نیز مؤثر است. ابتلا به ایدز نیز از مسائلی است که باید آن را در آسیبشناسی خانوادگی در نظر گرفت.
پدیدۀ سالمندی نیز در جامعۀ ایران آنچنان که شایسته است، مورد توجه قرار نگرفته، اما با افزایش سطح بهداشت عمومی و افزایش امید به زندگی و کاهش میزان باروری، در سالهای آینده، با رشد جمعیت بالاتر از ۶۰ سال، روبهرو خواهیم بود (قنادی، بش ؛ «پیشبینی … »، بش ). سالمندان به مراقبتهای بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی ویژهای نیازمندند که با توجه به عدم امکانات خانواده برای رسیدگی، باید اقداماتی در سطح جامعه برای آنان صورت گیرد. افزایش شمار سالمندان زیر پوشش سازمان بهزیستی نشاندهندۀ تنهایی سالمندان بهسبب مهاجرت فرزندان به شهرها و یا کشورهای دیگر یا ناتوانی خانوادهها برای نگهداری آنها ست (اعزازی، دگرگونی، ۳۴۱-۳۴۴).
مآخذ: آمـارگیری از ویـژگیهای اجتمـاعی ـ اقتصادی خانوار ۱۳۸۲، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۸۳ ش؛ اتحادیه، منصوره، اینجا طهران است … ، تهران، ۱۳۷۷ ش؛ ارزشها و نگرشهای ایرانیان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۸۱ ش؛ اعزازی، شهلا، تحقیقات میدانی؛ همو، جامعهشناسی خانواده با تأکید بر نقش، ساختارها و کارکرد خانواده در دوران حاضر، تهران، ۱۳۸۹ ش؛ همو، دگرگونی در نقش زنان، تهران، ۱۳۹۰ ش؛ بروگش، هاینریش، سفری به دربار سلطان صاحبقران، ترجمۀ محمدحسین کردبچه، تهران، ۱۳۶۷ ش؛ پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، ۱۳۶۱ ش؛ «پیشبینی روند تحولات جمعیتی ایران تا سال ۱۴۰۵»، برنامه (هفتهنامه)، تهران، ۱۳۸۸ ش، س ۸، شم ۳۵۱؛ رنگینکمان، امیر، «تحول فرهنگی ایرانیان: تطبیق انتقادی نظریۀ اینگهارت»، پژوهشنامه، تهران، ۱۳۸۶ ش، شم ۷؛ سالنامۀ آماری کشور (۱۳۸۰ ش)، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۸۱ ش؛ سرایی، حسن، «تداوم و تغییر خانواده در جریان گذار جمعیتی ایران»، نامۀ انجمن جمعیتشناسی ایران، تهران، ۱۳۸۵ ش، شم ۲؛ شکوری، علی و تقی آزاد ارمکی، «مدرنیته و خانوادۀ تهرانی»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ۱۳۸۱ ش، شم ۳۱-۳۲؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، ۱۳۶۸ ش؛ عبدی، عباس و محسن گودرزی، تحولات فرهنگی در ایران، تهران، ۱۳۸۸ ش؛ «مجموعه آمارهای جمعیتی کشور»، سازمان ثبت احوال کشور۱ (مل )؛ قنادی، محمد، «ضرورت بازنگری پدر سیاستهای جمعیتی»، تحلیلگران فناوری ایران۲ (مل )؛ معظمی، شهلا، فرار دختران، چرا؟، تهران، ۱۳۸۲ ش؛ مونسالدوله، خاطرات، به کوشش سیروس سعدوندیان، تهران، ۱۳۸۰ ش؛ نیز:
Itan, www. itan. ir/?Mode = prin & id = 1855, (acc. 9/10/1392); Sabteahval, www. sabteahval. ir (acc. 28/11/1392).
دائرهالمعارف بزرگ اسلامی جلد ۲۲
لینک کوتاه: