- موضوع خبر : بدون نمایش, مقالات
- شناسه خبر: 17519
در وضعیت معمول و در وهله اول، مقدار سرمایه مالیای که فرد دارد، میزان خرید او را تعیین میکند. اما در شرایط ویژهای مثل آنچه امروز در جهان فراگیر شده -ایام قحطی یا تصور قحطی، منابع اقتصادی و مالی دیگر تنها ملاک حجم و اندازه خرید نیست. در این شرایط به جز سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی نیز در میزان خرید تعیین کننده است. من چقدر باید بخرم؟ هر چقدر پولم میرسد؟ آیا به دیگری نباید ژل و نان و دستمال برسد؟
پییر بوردیو در نقد نئولیبرالیسم نوشته بود که در جهان نئولیبرال، سرمایههای اجتماعی و فرهنگی بطور کامل به زیر سلطهی میدان اقتصادی میروند بطوری که در شرایط اضطراری – و بطور جمعی – ، آنها معلق شده و نادیده گرفته میشوند؛ گویی هرگز نبودهاند. در واقع تمدن، مدنیت و اخلاقیات شهروندی در ذیل اقتصاد قرار میگیرند. این ثانویه شدنِ افراطی را در حجم خرید مازاد، بیتوجهی به دیگران و مسابقه انبار کردن و خالی کردن فروشگاهها میتوان دید. پس بیراه نیست که در وضعیت طغیانِ طبقات پایین، این حمله و غارت بگونهای دیگر با خالی کردن مغازهها خود را نشان میدهد؛ چون پیشتر سرمایههای فرهنگی و اجتماعی که مناسبات مدنی و اخلاقی جامعه را تعیین کرده و تداوم میبخشیدند، به نفع اقتصاد و سرمایه اقتصادی، تضعیف و ناکارآمد شدهاند.
انسان نو، در مواقع اضطراری، به طور فردی و جمعی، وضعیت کلی را نمایندگی کرده و ابراز میکند.
توصیه اخلاقی در این شرایط به او بدون شناختن و درک مکانیزمهای سراسری و ساختاری بیمعناست.
لینک کوتاه: